یکشنبه، ۱۸ خرداد. ساعت ۱۱ و ۲۳ دقیقه و ۲۳ ثانیه، خبری روی سایت ایسنا جلب نظر می کرد: «یک شاگرد از بررسی شیوه نوازندگی استاد خود در کنسرواتوار تهران خبر داد.»
از تیتر خبر معلوم نبود کدام شاگرد؟ کدام استاد؟ اگر کسی کنجکاو نمی شد ( یا بیکار نبود)، به سادگی از کنار آن می گذشت، اما تا رفع این ابهامات یک کلیک بیشتر فاصله نبود. متن اصلی را که می گشودی تازه اصل خبر هویدا می شد: «سه شنبه ۲۰ خرداد ماه، برنامه پژوهشی، سخنرانی، اجرای موسیقی و پخش فیلم با موضوع بررسی شیوه نوازندگی محمدرضا لطفی در کنسرواتوار تهران برگزار می شود. مهران مهرنیا نوازنده و شاگرد لطفی با بیان خبر فوق به خبرنگار ایسنا گفت: «از دید من لطفی...»
دو روز بعد سالن کوچک کنسرواتوار تهران مملو از دوستداران هنر و موسیقی بود. گویا تا به حال در آن سالن کوچک این همه آدم های بزرگتر از آن جمع نشده بودند؛ علاوه بر مشتاقان تار و سه تار، بهزاد معافی سرپرست کنسرواتوار، پیروز ارجمند آهنگساز و موزیسین، یک نماینده مجلس، معاون پارلمانی وزیر ارشاد و مسئول سابق صدور مجوز مرکز موسیقی نیز حضور داشتند.
پس از نمایش فیلم، مهران مهرنیا در ابتدای برنامه کمی تا مختصر درباره لطفی و ویژگی های شخصیتی و موسیقایی او گفت: به نظر من محمدرضا لطفی ترکیب ایده آلی از تمامی نوازندگان پیش از خود است. او از درویش خان گرفته تا نی داوود، مجد و شهناز ترکیبی شیرین و قابل توجه ایجاد کرده است. طوری که در ابتدا به نظر می آید این سبک نوازندگی خاص اوست. در حالی که هیچ چیز ابداعی در نوازندگی او به چشم نمی خورد بلکه ترکیبی ویژه از بهترین نوازندگان قبل از خود است. مهرنیا فارسی زبان بودن لطفی، تسلط کامل او بر ردیف آوازی، دوستی و همنشینی او با شاعران و هنرمندان هم عصرش نظیر هوشنگ ابتهاج و جدیت و پشتکاری که در یادگیری هنر موسیقی سنتی و اصیل ایرانی از خود نشان داد را از جمله عوامل موفقیت لطفی در این زمینه بیان کرد و از او به عنوان هنرمندی نام برد که در اجرای موسیقی اندیشیدن را فراموش نمی کند.
مهرنیا سپس با اشاره به این که لطفی به کارگیری تکنیک های غربی و ذهنیت ناشی از آن را از جمله خطراتی می داند که موسیقی سنتی ما را تهدید می کند، سعی کرد گوشه هایی از بیات ترک را با ساز تار و مضراب های خاص آن به شیوه نوازندگی او به نمایش بگذارد.
در بخش دوم برنامه نیز پس از نمایش قسمت هایی از اجراهای لطفی در خارج از کشور، مهران مهرنیا درباره سه تار و ویژگی های تکنیکی این ساز نکاتی ذکر کرد و سپس با اشاره به این که لطفی در اجراهای خود از برخی ریتم های خانقاهی استفاده می کند و یا سه تار را به شیوه چگور و تنبور یا با مضراب تک سیم می نوازد خاطرنشان ساخت: لطفی در عین حال که به اصول سنتی موسیقی ایرانی بسیار پایبند است، خود را یک بداهه نواز موفق می داند و به همین خاطر انتشار صوتی و تصویری اجراهای خارج کشور خود را در ایران به طور جدی دنبال نمی کند. بنابراین در این مورد نمی توان به کاست ها و یا CD های موجود او استناد علمی و منطقی کرد. او در همین زمینه برای دریافت شیوه های سنتی نوازندگی لطفی، علاقه مندان را به کاست «به یاد عارف» خصوصاً قسمت ماهور آن ارجاع داد.
پایان بخش این قسمت نیز اجرای گوشه هایی در دستگاه شور «لا» که لطفی آن را بسیار دوست می دارد، با ساز سه تار بود که به شدت مورد توجه حاضران قرار گرفت.
*
سالیان درازی است- بیش از دو دهه- که از محمدرضا لطفی خبری نیست. هم از او خبری نیست هم درباره او خبری نیست اما هنوز نه تنها نسل پیشین که نسل سوم ایران نیز او را می شناسند و بسیاری از نوازندگان جوان امروز می خواهند مثل او ساز بزنند و این از عجایب روزگار است که نسل امروز ما هنرمندی را می شناسد و از او تأثیر می پذیرد که بیش از ۲۰ سال است در کشور برنامه ای نداشته است. به راستی راز و رمز این آشکار صنعت پنهان را در چه باید جست؟...